منیره طلیعه بخش
چکیده
یکی از دغدغههای اصلی مولانا در مثنوی شرایط حصول شناخت، محدودیت و موانع تحقق آن است. توجه او به مسئلۀ شناخت و ابعاد چندگانۀ آن آرای او را به مرز تفکرات نوین در باب دانش فراشناختی نزدیک میکند. مسئلۀ شناخت ...
بیشتر
یکی از دغدغههای اصلی مولانا در مثنوی شرایط حصول شناخت، محدودیت و موانع تحقق آن است. توجه او به مسئلۀ شناخت و ابعاد چندگانۀ آن آرای او را به مرز تفکرات نوین در باب دانش فراشناختی نزدیک میکند. مسئلۀ شناخت برای مولانا مسئلهای چنان جدی است که هر روایت و داستانی درگیر یکی از مسائل شناخت و پیچیدگیهای آن است. مقالۀ حاضر با روشی توصیفیتحلیلی نشان میدهد که دانش فراشناختی یعنی نظارت و پایش شناختی از اصول مهم مثنوی مولوی است. بسیاری از کارکردها و بنیانهای فراشناختی در مثنوی قابل ردیابی است که در این مقاله دو بنیان فراشناختی «طرحواره» و «نظام انگیزش شخصی» و دو کارکرد «نظارت بر فرایند شناخت» و «آگاهی از موقعیت شناخت» بررسی شد و نشان خواهد داد مثنوی مولوی بهدلیل دربرگرفتن نظارت، ارزیابی، پایش و آسیبشناسی شناخت، اثری دارای ارزش فراشناختی و شناختشناختی است. این آگاهی نسبتبه شرایط حصول شناخت، مولوی را به نقد شناختهای تقلیلگرایانه و تکساختی میرساند.