طاهر لاوژه؛ فریبا آرایش طبیعت
چکیده
مولانا جلالالدین در ضمن نقل قصههای مثنوی، در موارد متعددی از روایت آنها چشم میپوشد و به بیان معارف باطنی گریز میزند و پس از تبیین موضوعات متکثر عرفانی و در اعلام بازگشت به ظاهر قصة اصلی، از عبارتِ ...
بیشتر
مولانا جلالالدین در ضمن نقل قصههای مثنوی، در موارد متعددی از روایت آنها چشم میپوشد و به بیان معارف باطنی گریز میزند و پس از تبیین موضوعات متکثر عرفانی و در اعلام بازگشت به ظاهر قصة اصلی، از عبارتِ «این سخن پایان ندارد...» و تعابیر مشابه بهره میبرد که در حکم بیت ترجیع و برگردان قصههای مثنوی است. آنچه تمامی این قصهها را در متنی یکپارچه پیوند میدهد، در بعضی از واژههای کلیدی عبارت مذکور نشان داده میشود که در تبیین دقایق عرفانی مثنوی راهگشاست. هدف اصلی پژوهش عبارت است از: تحلیل «ابیات برگردان» و نقش اصلی واژههای آن در توجهدادن مخاطب به پیام سخن و نیز چگونگی تبیین فرم و محتوای اندیشههای مولانا با استفاده از «ابیات برگردان». این پژوهش با شیوة تحلیل محتوا و با توجه به قصههای دفتر اول مثنوی انجام شده است. بررسیها نشان میدهد که مولانا با استفاده از «ابیات برگردان» و در محل تلاقی باطن و ظاهر قصه کلمات، اصطلاحات و ترکیباتی وضع میکند که برای کشف و بسط مفاهیم عرفانی در آن موقعیت کلامی نقشی تعیینکننده دارد. دقت در این معنی برخی از اغراض اصلی سخن را برجسته میکند و خلاقیتهای معنیآفرینیِ مولانا را در دسترسی خواننده به مبانی عمیقتر تجربة عرفانی آشکار میدارد.