نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
یکی از وجوه تأثیرگذاری قرآن کریم بر تفسیرهای عرفانی، توجه به بعد زمان و مکان در زندگی بشری است. نظریههای گوناگونی در نقد ادبی معاصر به تحلیل سیمای مکان میپردازند که از آن میان، نظریۀ افق-منظر میشل کولو در تحلیل تفسیر عرفانی روزبهان کارآمدتر است؛ زیرا این نظریه بهعنوان شاخهای از نقد مضمونی قادر است مکان را از عنصری در پسزمینة روایت، به عنصری نمادین و معنادار تبدیل سازد و جهانبینی عرفانی را از خلال تعامل میان انسان و محیط تبیین سازد. با توجه به این امر سؤال اینجاست که چه رابطهای میان مکان-کهف و نگرش عرفانی روزبهان در عرائسالبیان وجود دارد. بهاجمال میتوان گفت روزبهان بیشتر رویکردی پدیدارشناختی به مقولة مکان دارد. غار نمادی از یک خاطرة ازلی است که عارف میکوشد در مسیر سلوک خود آن را در قابهای مختلفی از مکاشفههای خود نمایان سازد. عارف در توصیف قابهای خود در یک مکان نمیماند، بلکه از مکانی به مکان دیگر گذر میکند. از اینرو، گاه از کهف بدن به کهف رعایت و سپس به کهف غیرت، روح، محبت و جز آن عبور میکند؛ بنابراین میتوان گفت که مکان در تجربة عرفانی، واقعیتی محصور و عبور ناپذیر نیست، بلکه واقعیتی انعطافپذیر است که عارف را در مسیر صیرورت و سلوک همراهی میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Analysis of Symbolic Geography of Cavern-Space in Ruzbihan’s Exegesis, Arais-al-Bayan: A Thematic Critical Approach
نویسنده [English]
- Razieh Hojjatizadeh
Assistant Professor of Persian Language and Literature, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
چکیده [English]
One aspect of Qur’anic influence on mystical exegeses is its attention to temporal and spatial dimensions of human life. Various critical theories of contemporary literary criticism deal with spatial analysis; among which Horizon-Paysage theory of Michel Collot is considered appropriate for analyzing Ruzbihan’s exegesis. As a branch of thematic critical approach, this theory transforms space from a background element in narratives to a symbolic and significant one and elucidates mystical worldview through interactions between human and environment. In view of that, this paper seeks to explore the relationship between cavern space and mystical vision of Ruzbihan in Arais-al-Bayan. In brief, it seems that Ruzbihan has adopted a phenomenological approach to space issue. Cavern is symbol of an eternal reminiscence that a mystic strives to display in his journey in form of several frames of revelations. In describing such frames, the mystic does not stay in one space and keeps crossing different ones. He moves from cavern of body to cavern of observance, and then to cavern of zeal, soul, affection, and the like. Hence, in mystical experience, space is not an enclosed, impassable reality but a malleable one which accompanies the mystic on his journey of evolution.
کلیدواژهها [English]
- Arais-al-Bayan exegesis
- Ruzbihan
- Thematic Criticism
- Horizon-paysage
- Space
- Cavern