نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
چکیده
شاعران عارف بهویژه مولوی، برای بیان عرفان عملی و القای مضامین ناب عارفانه، ناچار به استفاده از زبان خاصی بودند؛ بنابراین، با بالابردن ظرفیت زبانی و استفاده از نمادهای عرفانی، سعی در انتقال این مفاهیم عمیق داشتند. از سوی دیگر، برای دریافت دلالتهای ضمنی نمادهای اشعار مولوی، ناگزیر باید به روابط میان نشانهها توجه کرد که از جملۀ آنها روابط تقابلی است؛ چراکه دریافت الگوهای فکری مولوی، متضمن بررسی روابط تقابلی، نحوۀ گزینش و روش برخورد با روابط است. تقابلهای دوگانه، اساس نظریة ساختارگرایی است که توجه حوزههای مختلف زبانشناسی، روایتشناسی، فلسفه و... را به خود جلب کرد. این تقابلها، ژرفساخت متن را نمایان میکنند و با تحلیل و بررسی آنها میتوان به دنیای تفکر شاعر دست یافت. در این مقاله، نگارندگان به روش توصیفی- تحلیلی، جفتهای تقابلی نمادهای حیوانی را در غزلیات شمس بررسی میکنند. آنچه در بخش تقابلی حائز اهمیت است، نحوة گزینش نمادها و هنجارشکنی در روابط تقابلی است. مطابق نتایج، رابطههای تقابلی در غزلیات شمس، در چهار دستة سلبی، ایجابی، دووجهی و میانه نمود یافته است که تقابلهای میانه و دووجهی، نشانگر هنجارشکنی و پویایی در جفتهای تقابلی هستند. همچنین در این مقاله، روابط تقابلی از سه منظر الگو، کنش و دگردیسی بررسی میشود. در مقولة الگوها، جفتهای خاموشی/ قیلوقال، روح/ جسم، عقل/ عشق و... در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند که این مسئله، بیانگر دغدغههای اندیشگانی مولوی دربارۀ این مؤلفههاست. در بخش کنشی، کنشها در چهار مقولة رنگ، صدا، مکان و حرکت نمود یافتهاند که اغلب، دلالتهای ضمنی نماد، با کارکرد کنشها در یک راستا قرار میگیرند؛ برای مثال، باز جان با شنیدن صدای موسیقی و طبل عشق آرزوی دیدار معشوق در او زنده میشود و بههمیندلیل، حرکت مسیحوار باز، با رنگ سفید و مکان آن تطابق پیدا میکند. در نقطة مقابل باز، کلاغ با داشتن رنگ سیاه، حرکت روبهپایین و مکان مردار، مبین تطابق کنشها با دلالت ضمنی نماد است. درنهایت، روح تعالیبخش مولوی معتقد است که این دوگانگیها زمانی از میان برمیخیزند؛ اما در مواردی، این دگردیسیها درجهت عکس پیش میروند که این مسئله، ناشی از پویایی و هنجارشکنیهای عرفان مولوی است. گذر متن غزلیات شمس از حالت مکانیکی به دینامیکی نیز منوط به ساختارشکنیهای موجود در دلالتهای قراردادی است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
An Analysis of Mevlana's Mental Patterns in Animal Symbolization
نویسندگان [English]
- Roghayeh Alyani 1
- Ali Safayi 2
1 MA., University of Guilan
2 Associate Professor, University of Guilan
چکیده [English]
A symbol is a type of expression that conveys a broad range of meanings along with the literal concept, without an analogy, to the reader and it is an expression of a concrete experience with polysemic capacity and uncertainty of the referents. As a result, a symbol is presented in various instances, and the sole way of understanding its meaning is through hermeneutics and interpretation. Based on this, to understand the meaning of a symbol, one needs to go beyond the surface structure to probe into the deep structure, considering both the structure and the context of a given text. mevlana is both a mystic and a spiritual poet who made use of symbols to process his paradigms. His remarkable attention to the natural environment, and its minutes and details has ,become the ground for the processing of his mental concepts. This paper uses a descriptive-interpretive method to analyze and explain Mevlana's speculative themes, including the concept of return, reticence, awakening, journey, contraction and expansion, love, etc. Through deciphering the symbols of the text, the authors have tried to unveil the diverse and contradictory layers of his thought in order to develop a more complete portrait of Mevlana's personality and mysticism. In this study, the prominent symbols of animal patterns were explored, and other pieces of evidence are stated in the postscript.
کلیدواژهها [English]
- Keywords: Mevlana
- Shams Ghazaliyat
- Animal Symbols
- Patterns